عطف به مطلب فردی به نام افشین یزدانی (دکتری باستانشناسی گرایش دوران تاریخی) با عنوان «تصحیح روخوانی نادرست مشاور زبان شناس پایگاه میراث جهانی تخت جمشید از سلسله مراتب اداری یکی از نامه های بارو» که مورخۀ بیستچهارم تیرماه سال ۱۴۰۱ در پایگاه خبری تحلیلی بامداد خبر (کد خبر ۱۰۷۰۶) منتشر شده است، کارشناسان مرکز پژوهشهای کتیبهشناسی پایگاه میراث جهانی تختجمشید لازم میدانند توضیحاتی را ارائه نمایند.
ابتدا لازم است چند نکتۀ تکرار شده در جوابیههای پیشین پایگاه به گزارشهای خبری و مطالب انتقادی در رابطه با فیلمهای منتشر شده در صفحۀ رسمی پایگاه میراث جهانی تختجمشید با محتوای معرفی برخی از الواح بایگانی باروی تخت جمشید به عموم علاقمندان را متذکر شویم:
- مدرک تحصیلی فردی که در چند هفته اخیر بسیار پیگیر است که به عموم مخاطبان ثابت کند کارشناس پایگاه از صلاحیت علمی در حوزۀ تخصصی زبانشناسی و کتیبهشناسی برخوردار نیست دکترای باستانشناسی گرایش دوران تاریخی (از گروه باستانشناسی دانشکده ادبیات علوم انسانی دانشگاه تهران) است و در رشتههای باستانشناسی مراکز آموزش رسمی کشور گرایشی به نام «هخامنشی» وجود ندارد. لازم به ذکر است که باستانشناسان محترم و دلسوز بسیاری در حوزۀ هخامنشی کار تخصصی انجام میدهند ولی کار تخصصی انجام دادن در حوزۀ باستانشناسی هخامنشی برای بسیاری از این عزیزان برابر با تغییر عنوان مدرک دکتری خود از باستانشناسی گرایش دوران تاریخی یا پیش از تاریخ یا اسلامی به «دوران هخامنشی» نیست. جای تعجب و تأسف بسیار است که علی رغم تأکید چندبارۀ پایگاه بر این موضوع ساده، منتقد مذکور مصرانه عنوان «دکتری باستان شناسی گرایش دوران هخامنشی» را در مطالب خود استفاده میکند و این فرد در کسوت «منتقد دلسوز» به هیچ عنوان پاسخ این پرسش را نمیدهد که عنوان «گرایش هخامنشی» در کدام دانشگاه ایران وجود دارد و در کجای مدرک تحصیلی ایشان قید شده است.
- همانطور که در جوابیههای پیشین پایگاه تأکید شده است، ملاک سنجش دانش افراد متخصص و پژوهشگر مکتوبات آنها در قالب مقالات رسمی، یادداشتهای علمی، کتب و سخنرانیهای علمی در همایشهای معتبر میباشد و هرگز در هیچ محفل علمی و نزد هیچ کارشناس و متخصصی توضیح شفاهی و بداهه از محتوای یک لوح یا انتشار یک نوشته کوتاه در فضای مجازی ملاک عدم تخصص یا تخصص یک فرد نبوده، نیست و نخواهد بود. مشاور پایگاه که مورد حملات متعدد افراد مختلف قرار گرفته است تا کنون نُه مقاله و شش یادداشت کوتاه در حوزۀ کاری خود نوشته است. از میان مقالات منتشر شده توسط وی میتوان به این مقالات اشاره نمود: یک مقاله با هدف تحلیل کتیبۀ بابلی داریوش بزرگ بر دیوار جنوبی صفه تخت جمشید، دو مقاله مشترک با موضوعیت خوانش و تحلیل کتیبۀ سه زبانۀ نویافته بر آرامگاه داریوش و یک مقاله با محتوای معرفی و تحلیل قطعهای از نسخۀ عیلامی کتیبۀ خشیارشا موسوم به XPl و در کنار آن بررسی دوبارۀ بخشهای از نسخۀ عیلامی کتیبۀ داریوش در کنار ورودی آرامگاه او (DNb). مشاور پایگاه در شمارههای متعدد فصلنامۀ خبری پارسه-پاسارگاد نیز یادداشتهای علمی کوتاهی نوشته است. تعداد دیگری از مقالات علمی در روند انتشار قرار دارند و امیدواریم بخشی از آنها به زودی منتشر گردند تا هم پژوهشگران محترم و دلسوز واقعی بتوانند از نتایج این آثار بهره ببرند و هم منتقدین منصف و عالم در بهبود آثار او نقدهای عاری از قضاوتها و خصومتهای شخصی منتشر نمایند. با این اوصاف تنها شاهد آن هستیم که فرد و افرادی با تحلیل دقیق توضیحات شفاهی وی در فیلمهایی که برای اطلاع رسانی عمومی و استفادۀ عموم علاقمندان غیرمتخصص و نه «بازخوانی علمی الواح و کتیبهها» منتشر شده است به تولید فلهای اخبار و گزارشهای منتقدانه و «دلسوزانه» و مورد تردید قرار دادن تخصص وی در حوزۀ زبانشناسی و کتیبهشناسی هخامنشی میپردازند.
- رسالت خبرنگاران و خبرگزاریهای رسمی فعال در حوزۀ میراث انعکاس اخبار و گزارش از فعالیتهای نهادها و افراد فعال در این حوزه و ورود منتقدانه به این قسم از فعالیتها و اخبار در جهت تنویر افکار عمومی و نظارت صحیح بر این دسته از فعالیتها و گوشزد نمودن خطاها و اشتباهات است و نه ایجاد محملی برای جدل بیپایان رسانهای بر سر مسائل علمی و تخصصی در حوزههای خاصی مانند زبانشناسی که عموم مخاطبان در ارزیابی حقانیت طرفین بحث از توانایی کافی برخوردار نیستند. تلاش منتقد مذکور برای نگاه داشتن این مجادله در چهارچوب خبرگزاریها و رسانههای مجازی با علم به اینکه نقد علمی بر پایۀ مکتوبات علمی و در نشریات علمی و فضای تخصصی صورت میپذیرد برای کارشناسان پایگاه مایه تأسف بسیار است هرچند که ابداً دور از انتظار نبوده و نیست.
- کشیدن مباحث علمی و تخصصی به فضای مجازی هم کارشناسان پایگاه را از کارهای تخصصی خود دور میکند و هم مباحث ذیل پستهای خبری در فضای مجازی تبدیل به محملی میشود برای توهینهای تعمدی و در خوشبینانهترین حالت، توهینهای ناآگاهانه افراد مختلف به پایگاه و کارشناسان دلسوزی که بدون هیچ چشمداشتی در پایگاه میراث جهانی تخت جمشید فعالیت میکنند. به طور مثال ذیل مطلب به اصطلاح منتقدانۀ فرد مذکور در صفحۀ اینستاگرام میراث خبر افرادی به عمد یا از روی ناآگاهی مشاور پایگاه را «دلال اشیاء عتیقه» نامیدهاند که این جای تأسف بسیار است. ازهمینروی از خبرگزاریهای پوششدهندۀ اینگونه مطالب به جد درخواست مینماییم یا در پوشش این دست از نقدهای به اصطلاح تخصصی احتیاط نمایند یا دستکم از توهین افراد مختلف به کارشناسان زحمتکش پایگاه در زیر مطالب منتشر شده در تارنمای یا صفحات اینستاگرامی رسمی متعلق به خود جلوگیری نمایند.
عطف به مطالب مکرراً توضیح داده شده توسط کارشناسان پایگاه در جوابیههای پیشین سخن را کوتاه میکنیم تنها به بخشی از محتوای مطلب منتشر شده در رابطه با لوح PF 1845 از مجموعه الواح بایگانی باروی تخت جمشید میپردازیم.
منتقد مذکور که بارها در نقدهای خود نشان داده که از تخصص در حوزۀ زبانشناسی و کتیبهشناسی بیبهره است؛ چرا که رشتۀ تحصیلی نامبرده در حقیقت باستانشناسی گرایش دوران تاریخی است. در همان ابتدای این نقد مکتوب با استفاده از شمارۀ ناقص و نادقیق ۱۸۴۵ بر این ضعف علمی خود در حوزۀ تخصصی کتیبهشناسی صحه میگذارد. بدون تردید افراد آشنا با مقدمات مطالعات کتیبهشناسی و زبانشناسی هخامنشی از این نکتۀ روشن و بدیهی مطلع هستند که عدد صرف برای شناسایی الواح بایگانی باروی تخت جمشید به کار نمیرود؛ چرا که این شماره هم برای لوح PF 1845 به کار برده شده است و هم برای لوح NN 1845 که محتوای آن با لوح مذکور تفاوت دارد.
هدف کارشناس پایگاه در توضیح لوح PF 1845 برخلاف ادعای منتقد نه توضیح صرف در رابطه با «سلسله مراتب دستورات در ساختار اداری هخامنشیان» بلکه اشاره به نکات منتخب از لوح مذکور مانند واژۀ «ANŠE.A.AB.BA-batep» (شترسواران) و تخصیص مقادیری از «sa-u-ir GIŠ.GEŠTIN.MEŠ» (شراب سَوور، نوعی شراب یا حتی سرکه) به این افراد بوده است. اینکه مشاور پایگاه در توضیح بداهه خود فعل tu₄-ru-išدر سطر نخست را بجای شکل صحیح «بگو» به «گفته» ترجمه میکند ناشی از همان مسئله خوانش بداهه لوح است و نه اینکه مشاور مذکور از این امر بدیهی اطلاعی نداشته باشد. برای اینکه تردید مخاطبین آگاه و منصف نسبت به دانش مشاور پایگاه در همین مورد خاص برطرف شود، کارشناسان پایگاه نظر مخاطبین را به توضیحات مشاور در همین مورد یعنی فعل tu₄-ru-iš و ترتیب دو فعل tu₄-ru-iš و na-an در یکی از الواح سابق بر این مطالعه نشده در موزۀ تخت جمشید جلب میکنند.[۱] لوح مذکور در کنار الواح متعدد دیگر در دهۀ سی خورشیدی کشف و به مخزن موزۀ تخت جمشید انتقال یافته است و از زمان انتقال این الواح به موزه تا تابستان ۱۳۹۹ (آغاز کار مطالعه الواح و کتیبههای هخامنشی در موزۀ تخت جمشید) هیچ پژوهشگری به صورت رسمی بر روی این متون کار مطالعاتی انجام نداده بود. بنابراین همین یک فقره نشان میدهد که مشاور پایگاه بسیار پیشتر از تاریخ ضبط فیلم کوتاه مرتبط با لوح PF 1845 در خرداد ماه ۱۴۰۱ از این موارد اطلاع داشته است و لغزش کلامی در فیلمی کوتاه و در هنگام خوانش لوح بدون نگاه کردن به متن اصلی (کاری که از عهدۀ کمتر لوحخوانی بر میآید) بهیچ وجه ملاکی برای قضاوت در رابطه با دانش و توانایی علمی مشاور پایگاه نیست. پیشتر جناب آقای دکتر ارفعی در مصاحبه خود با ایلنا[۲] به این اشتباه اشاره نموده است و مشاور پایگاه نیز میپذیرد در بیان شفاهی و بداهۀ خود از محتوای لوح در این بخش در ترجمۀ فعل tu₄-ru-iš به شکل صحیح «بگو» اشتباهاً از «گفته» استفاده کرده است و این امر بر مخاطبین مشتبه شده است که دستور گیرنده در این سند یعنی بَیَئو، دستور دهنده است. اما این اشتباه شفاهی آیا میتواند ملاکی برای سنجش دانش یک متخصص باشد؟ پاسخ این پرسش را به مخاطبین آگاه و منصف میسپاریم.
در بخشی منتقد از « مطالعه دقیق زبان شناسان و پژوهشگرانی از جمله ریچارد هَلّک، گِرِشِویچ و… » در رابطه با این لوح یعنی PF 1845 صحبت بهمیان آورده است. برای کارشناسان پایگاه مشخص نیست که روانشاد گرشویچ دقیقاً در کدام اثر خود متن این لوح را مورد بررسی قرار داده است. امیدواریم که منتقد مذکور که ید طولایی در نوشتن نقد علمی در رسانههای عمومی دارد در این مورد نیز توضیح کافی بدهد.
در ادامه منتقد از مقالهای از دنیل پاتس در رابطه با شترها و جیرههای آنها در بایگانی باروی تختجمشید یاد نموده است. نگاهی کوتاه به کار مفصل پاتس نشان میدهد که منتقد مذکور که خود را مفتخر میداند که با دنیل پاتس در رابطه با سلسله مراتب دستورات اداری بایگانی باروی تخت جمشید مکاتبه فرموده و بخشی از پاسخ ایشان را بعنوان سند در نقد خود منتشر میکند، در فهم دقیق مقالۀ عالمانۀ پاتس که در آن نویسنده از نتایج کار پژوهشی «زبانشناسان و کتیبهشناسان» استفاده نموده، دچار اشتباه «فاحش» شده است. توضیح اینکه در صفحۀ ۲۴۰ مقالۀ پاتس وی از دو لوح PF 1845 (لوح مورد بحث) و لوح NN 1058 یاد نموده است که در هر دو لوح به شتران جیرۀ شراب داده میشود. منتقد اگر یک جمله بیشتر از همان صفحه و محل مورد ارجاع میخواند متوجه میشد که پاتس در جملۀ دوم از بند آخر همان صفحه پس از اشاره به این دو لوح به این نکته اشاره نموده است که دریافت کنندگان جیرۀ شراب ذکر شده در PF 1845 «شتربانان» هستند (ANŠE.A.AB.BA-batep appi iddu) و در لوح NN 1058 جیره به شتران در حال استراحت (؟) اختصاص یافته است. پس این مورد مطرح شده در نقد نیز از اعتبار علمی ساقط و ناشی از عدم تسلط نامبرده به مباحث زبانشناسی و حتی عدم توجه درست به مقالۀ مورد ارجاع است. با این حال منتقد همچنان اصرار دارد که بواسطۀ رشتۀ خود که باستانشناسی گرایش دوران تاریخی است، حق دارد به مسائل تخصصی زبانشناسی و کتیبهشناسی به شکل رسانهای ورود انتقادی کند و لاینقطع مطالب منتقدانه و آکنده از اشتباه خود در این حوزۀ تخصصی را در رسانههای مختلف منتشر نماید.
در اینجا بایسته است که توضیحی هم در رابطه با واژۀ سَوور (sawur) داده شود. این واژه در لوح PF 1845 (سطور ۴ و ۵ روی لوح) به شکل «sa-u-ir» نوشته شده است. در خوانش لوح توسط مشاور پایگاه نیز واژه به شکل حرفنویسی که بر روی لوح مشاهده میشود؛ خوانده شده است. در مورد معنای واژه نیز میبایست اشاره شود که تاکنون مباحث فراوانی در اینباره مطرح شده است. این واژه در الواح بایگانی باروی تخت جمشید هم به همراه «GIŠ. GEŠTIN.MEŠ» به معنی شراب و هم به همراه «KAŠ.MEŠ» به معنی آبجو و حتی به تنهایی استفاده شده است. در معنای آن برخی پژوهشگران زبانشناس و متخصص در زبانهای ایرانی و عیلامی اصل این واژه را به شکل واژۀ ایرانی باستان ϑavar- بازسازی نمودهاند و معنای «ترش» را برای این واژه پیشنهاد دادهاند. این توضیح البته ربط مستقیمی به مطلب منتقد مذکور ندارد ولی کارشناسان پایگاه از این فرصت استفاده میکنند تا در رابطه با ایراد دکتر ارفعی بر خوانش این بخش از لوح در مصاحبه با ایلنا این توضیح تکمیلی را ارائه نمایند. عطف همان مصاحبه با دکتر ارفعی (گرچه خبرنگار با روشهای ژورنالیستی تلاش نموده تا موارد دیگری به چشم مخاطبین برجسته شود) مشخص است که در دست گرفتن لوح توسط متخصصین لوحخوان هم امری است عادی و تلاشهای متعدد و چندباره یک باستانشناس با گرایش دوران تاریخی برای آسیبرسان جلوه دادن این اقدام با استفاده از عبارات هجوآمیزی چون «دستمالی» در جامعۀ علمی و متخصصین مخاطبی ندارد.
پایگاه میراث جهانی تخت جمشید با توجه به مطالعات کتیبهشناسی و زبانشناسی و استفاده از متخصصین ممتاز در این حوزه در دو سال اخیر دستاوردهای خوبی داشته است که در آن میان میتوان به ساماندهی بخش کتیبههای مخزن موزۀ تخت جمشید، مطالعه و مستندنگاری آثار کتیبهدار در مخزن موزه و محوطههای تحت پوشش پایگاه میراث جهانی تخت جمشید و انتشار مقالات متعدد در این زمینه اشاره نمود. یکی از عوامل مهم توجه پایگاه به مسئلۀ مغفول مانده زبانشناسی در سالهای اخیر در پایگاه حضور فعالانه، سختکوشانه و بدون هیچ چشمداشت آقای دکتر سهیل دلشاد در جایگاه مشاور ریاست پایگاه و پژوهشگر است. وی به همراه تنی چند از پژوهشگران کتیبهشناس و زبانشناس با راه اندازی یک مرکز تخصصی برای کتیبهشناسی در دل پایگاه، قدم بزرگی را در این راه برداشتهاند و این فعالیتها میتواند الگوی مناسبی برای سایر مراکز باشد. بخصوص مراکزی که از آثار مکتوب فراوانی بهره بردهاند. متأسفانه از زمان آغاز نمایشگاه «بازگشت به خانه» (نمایشگاه الواح منتخب استردادی از آمریکا به ایران) که در نوع خود در محوطۀ تخت جمشید بیسابقه بوده، حواشی مختلفی وقت و نیروی ارزشمند کارشناسان زبانشناس این پایگاه را صرف خود نموده و این مایه تأسف بسیار است. امیدواریم که زین پس بجای صرف وقت برای پاسخ دادن به تکرار مکررات وقت خود را بیش از پیش به تولید مطالب علمی و معرفی آثار نویافته اختصاص دهیم.
در پایان پیشنهاد میکنیم منتقد به تأسی از دنیل پاتس که بیش از ۳۵۰ مقالۀ علمی و تعداد زیادی کتاب و سخنرانی در حوزۀ باستانشناسی و مطالعات میانرشتهای منتشر نموده است و البته هیچگاه هم ادعایی در حوزۀ زبانشناسی نداشته است و در عوض تلاش برای تکرار الگوی نوابغی چون هرتسفلد که با تمام نبوغ خود و توانایی خارقالعاده در زبانشناسی و کتیبهشناسی هیچگاه خود را مدعی در این حوزه معرفی نمیکردند، کمی وقت خود را به تولید آثار علمی در حوزۀ کاری خود یعنی باستانشناسی اختصاص دهد و در ورود به مسائل میانرشتهای همواره این موضوع را در نظر داشته باشد که توانایی هر فردی با استعداد آن فرد و تلاش و پشتکار وی تناسب مستقیم دارد و با پرگویی در یک حوزه نمیتوان خود را صاحب نظر در آن دانست. همانطور که این مطالب را با بیتی از نظامی گنجوی آغاز نمودیم، در پایان نیز بیت خردمندانه دیگری از این شاعر که برای ما ایرانیان همیشه راهنما بوده است را اضافه مینماییم:
«کم گوی و گزیده گوی چون دُر تا ز اندک تو جهان شود پُر»
[۱] این توضیحات در صفحۀ رسمی پایگاه میراث جهانی تخت جمشید در اینستاگرام (شهریور ماه سال ۱۴۰۰) در قالب یک فیلم کوتاه که به کوشش جناب آقای هرمز امامی تهیه شده، منتشر شده است. https://www.instagram.com/p/CTug_YkMHNT/